تا یازده ستاره . . .
در یک بهار سبز خوشایند می رسی
یک روز در اواخر اسفند می رسی
وقتی که دسته دسته کبوتر به اذن عشق
از آسمان فرود بیایند می رسی
از نسل ارتفاعی و از پشت آسمان
بی هیچ واسطه به خداوند می رسی
در این سکوت سرد تورا داد می زنم
پس کی به داد مردم در بند می رسی ؟
تا یازده ستاره برایت شمرده ام
با این حساب با عدد چند می رسی ؟
از پشت روزهای مه آلوده ی زمین
می بینمت که با گل و لبخند می رسی