نقشه جهان

باز هم جهان شلوغ شد و باز هم مثل هميشه همه چيز سر غزه و لبنان خراب شد گفته بودم ديگر از اين دست شعرها نگويم اما چاره چيست ديدم اسراييل هم دست بردار نيست او  باز همان کار را تکرار  مي کند پس ما هم هستيم اين شعر مربوط به دوسال قبل است اما الان بيشتر به کار مي ايد

جهان را اینگونه شناختم؛

نه از راه­های جغرافیا و تغییر آب و هوا

نه از نوشته­های هرودت و ردپای مارکوپولو

نه همسفر کریستف کلمب بودم

نه حکایتی از ژول ورن شنیدم

نه!

جهان را اینگونه شناختم

انفجار در عراق

سیل در پاکستان

کشتار در  برمه

ترور در لبنان

جنگ در افغانستان

جهان زخمي بي مرحم بود

فاجعه انسانی در غزه

نا امنی در بحرين

کودتا در مصر

نسل­کشی در بوسني

جهان نقشه­ مدينه فاضله بود

حمله به بيمارستان

ويراني مهد کودک

آلودگي آبها

بريدن نان­ها

جهان تحريم

جهان تهديد

جهان صبرا

شتيلا

جهان مرگ!

*

کجای نقشه بود که می­سوخت

که بوی ازت و نفت می­داد

کجای این دل وامانده

                             که صلیب سرخ مهربان خواب نداشتند

دوربینها بي­خبر بودند

خون از کجای نقشه بیرون مي­زند

الله اکبر

"الله اکبر"

نه این حرف من نیست

الله اکبر

فریاد شهیدی است در خیابان منامه

                                          -که بر آسفالت نقش شده بود

الله اکبر؛

فریاد مادر من بود در بمبارانی که از تلوزیون می­دید

راکتي که بر خانه ما افتاد

صدای پدرم بود

الله اکبر

الله اکبر

اشهد ان لااله الا الله

بر بام­ها خورشید می سوزد

و صبح آمدني است