شعری از همسر عزیزم
ندا سهراب زاده
*****
اول خدا به روي زمين درد
آفريد
يك سرزمين يخزدهي سرد آفريد
كمكم نگاه روشن خود را به ماه
دوخت
يك هاله بر مدار جنون،
زرد آفريد
آنگاه در ميان زمين و
هوا دميد
از نور خويش يك زن و يك
مرد آفريد
ابليس را به خاطر مغروربودنش
در كوچههاي شبزده
ولگرد آفريد
شش روز و شب به فكر فرو رفت،
عاقبت
ما را چنان كه خواست صدا
كرد، آفريد
ناسوت را به عالم لاهوت
وصل كرد
پيغمبري از آينه آورد،
آفريد