تازه شهیدا بگو خانۀ معشوقه کو

شاعر: مهدی جهاندار

۲۲ مرداد ۱۳۹۳ | ۲۷۲۹ | ۳

دل که سپردم به عشق خون جگر افتاده است
دست کدام از خدا بی خبر افتاده است

راز پس پرده را از لب ساقی مپرس
غنچه اگر وا کند پرده بر افتاده است

شیخ به دردی کشان رد شد و دشنام داد
کاش که فهمیده بود با که در افتاده است

تازه شهیدا بگو خانۀ معشوقه کو
گفت همانسو که سر بیشتر افتاده است

زهرۀ منظومۀ شمسی من چشم توست
عقرب زلفت ولی در قمر افتاده است

مهدی جهاندار

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 4.64 با 11 رای


نظرات

گلی
۱۴ دی ۱۳۹۸ ۰۹:۳۳ ب.ظ
واقعا زیباست

محسن نورپور
۲۲ آبان ۱۳۹۳ ۰۳:۰۴ ب.ظ
واقعا عالی...

سیده فاطمه شیخ الاسلام
۲۳ مرداد ۱۳۹۳ ۰۲:۰۳ ب.ظ
سلام
عالی عالی

سربلند باشید