تازه شهیدا بگو خانۀ معشوقه کو

شاعر: مهدی جهاندار

22 مرداد 1393 | 2827 | 3

دل که سپردم به عشق خون جگر افتاده است
دست کدام از خدا بی خبر افتاده است

راز پس پرده را از لب ساقی مپرس
غنچه اگر وا کند پرده بر افتاده است

شیخ به دردی کشان رد شد و دشنام داد
کاش که فهمیده بود با که در افتاده است

تازه شهیدا بگو خانۀ معشوقه کو
گفت همانسو که سر بیشتر افتاده است

زهرۀ منظومۀ شمسی من چشم توست
عقرب زلفت ولی در قمر افتاده است

مهدی جهاندار

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 4.64 با 11 رای


نظرات

گلی
14 دی 1398 09:33 ب.ظ
واقعا زیباست

محسن نورپور
22 آبان 1393 03:04 ب.ظ
واقعا عالی...

سیده فاطمه شیخ الاسلام
23 مرداد 1393 02:03 ب.ظ
سلام
عالی عالی

سربلند باشید