کلاهخود و سرنیزه اش را برداشت...

شاعر: صدرالدین انصاری زاده

۰۳ مهر ۱۳۹۳ | ۱۷۴۴ | ۰
پرده بالا رفت
اسبی بر خاکریز ایستاده بود
باد می وزید
و ماه
در شعله ی یال هایش می سوخت
[اشک های تو بیرون از کادر، در ساحل گونه هایت کف می زدند]
خواست تعزیه را
انتهای صحنه
به کربلا ببرد
کلاهخود و سرنیزه اش را برداشت
و دنیای زره پوش را
به تانک ها و نفربرهای رو به رو بخشید

صدرالدین انصاری زاده

  • متولد:
  • محل تولد:
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 5 با 1 رای


نظرات

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.