... چرا- عزیز دلم !- کوچک اند غم هایت ؟!

شاعر: محمدجواد شاهمرادی

۱۸ خرداد ۱۳۹۴ | ۱۵۷۱ | ۰

 

اذان زنده ی دم ها و باز دم هایت
تو را به خاک می اندازد از "منم" هایت

اگر درست ببینی و خوب گوش کنی
فرار می کنی از دوزخ ستم هایت

نگاه کن به درختان  که محو خورشیدند...
... چرا- عزیز دلم !- کوچک اند غم هایت ؟!

وضو بگیر و تو هم مثل دیگران ، ذکری-
به جا بیاور ... فارغ ز بیش و کم هایت

بدان که هر چه بگویی نمی توانی گفت!
کم اند پهلوی بسیاری اش رقم هایت

همین که زنده ای از لطف بی کرانه ی اوست
وجود اوست که پیچیده در عدم هایت

برای این که بیایی به سوی کوی خودش
چه شوق شوق ها که دمیده ست در قدم هایت

به اعتبار نفس های آسمانی او ،
چه شعرها که رقم خورده با قلم هایت

... چه عشق ها که به او می رسیده رشته ی شان
چه نام ها که از او بوده در قسم هایت

آهای قبله ی پنهان! آهای کعبه ی جان
که هستی همه جوشیده از کرم هایت !

مرا صدا کن و از زمزمت وضویم ده
ببر نمازم را مست تا حرم هایت ...

 

محمدجواد شاهمرادی

  • متولد:
  • محل تولد:
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 5 با 2 رای


نظرات

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.