هر روز، فصلی ست

شاعر: ناهید یوسفی

۱۸ اسفند ۱۳۹۳ | ۳۵۲۵ | ۱


فردا نمی دانم چه روز است
فردا نمی دانم چه سال است
در باور من
فردا حقیقت نیست، تنها یک خیال است

فردا و دیروز
تقویم ساز است
نه زندگی ساز

در چشم من اوراق با ترتیب تقویم
یک مشت کاغذپاره ی بی اعتبار است
بیهوده یک فصلش زمستان
بیهوده یک فصلش بهار است
من نظم نامربوط را باور ندارم
هر روز، فصلی ست
هر فصل سالی
هر سال عمری

من دوست می دارم که بی تقویم باشم
بی روز و بی فصل
بی فصل و بی سال
من دوست می دارم که از آغاز خورشید
تا رویش ماه
احساس باشم
یک لحظه آرام
یک لحظه سرکش
یک لحظه چون آب
یک لحظه آتش
خاموش باشم
فریاد باشم
در بند باشم
آزاد باشم
بخشنده چون ابر
کوبنده چون باد
دلتنگ دلشاد
من پیچ و تاب زندگی را دوست دارم

دیروزها چیست؟
فردا کدام است؟
من روزهایم را نمی دانم چه بودم
تردید دارم
بودم خدایا... یانبودم؟

 

ناهید یوسفی

  • متولد:
  • محل تولد:
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 4.84 با 123 رای


نظرات

حمیده رضایی
۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۸:۲۶ ب.ظ
زیبا سرودید بزرگوار .برقرار باشید .