در ترمینال آزادی...

شاعر: اکبر اکسیر

28 مهر 1393 | 929 | 0

از اتوبوس که پیاده شدیم
ماشینی آنقدر بوق زد
که خواهرم عروس شد
پدر مکانیکم زیر ماشین رفت
برادرم که از پارک در آمده بود
_ پدرم را در آورد
مادرم یکریز می پرسید
آیا کلاق های تهران هم فارسی گار گار می کنند ؟!
کنار دکه ، همشهری
حرف های شیرین عبادی -سیاسی داشت
خود را به آخر برج رساندم

آزادی چقدر گشاد شده بود!!

 

اکبر اکسیر

  • متولد:
  • محل تولد: آبروان محله شهرستان مرزی آستارا
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: با 0 رای


نظرات

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.