و کسی جز تو ندید آن همه زیبایی را

شاعر: سیده تکتم حسینی

۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ | ۲۸۴۸ | ۳

صبرت از پای درآورده شکیبایی را
ای که سوزانده غمت لاله ی صحرایی را

دل به دریا بزند هر که دلش بی تاب است
تو به صحرا زده ای آن دل دریایی را

داغت ان قدر زیاد است که غم کرده علَم
در دل سوخته ات خیمه ی تنهایی را

دیده ای آنچه تماشا نشود با هر چشم
و کسی جز تو ندیدآن همه زیبایی را

دم به دم خطبه ی غرّای تو تیغ علوی ست
بر سر انداخته ای چادر زهرایی را

قلم از لحن تو سرمشق متانت برداشت
از تو آموخت سخن، شیوه ی شیوایی را

::
آه ای سنگ صبور دل بی تاب رباب
باز آرام بخوان نغمه ی لالایی را

سیده تکتم حسینی

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 4.4 با 10 رای


نظرات

مریم
۱۸ شهریور ۱۴۰۰ ۰۵:۱۸ ب.ظ
خیلی خیلی زیباست . فوق العادست

موسی عباسی مقدم
۰۶ خرداد ۱۳۹۴ ۰۹:۲۰ ق.ظ
سلام بزرگوار بسیار عالی وزیبا بود

حمیده رضایی
۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۶:۵۲ ب.ظ
سلام و عرض ادب. خیلی زیبا سرودید.ماجور باشید بزرگوار.