ای بلند آفتاب بی شفق
صبح روشن ای ستاره ی فلق
قل أعوذ ُ ای کسی که عاشقی
در پناه دل ز شرّ ماخَلَق
کیست این؟ برادر تو جبرئیل
می زند کلون خانه تقّ و تق
سینه سینه مژده ی پیمبران
خنده ی فرشتگان طبق طبق
مصطفی بخوان به نام آفتاب
مصطفی بخوان به نام اهل حق
نون والقلم؛ به مکتب آمدی
نانوشته ها همه ورق ورق
مصطفی بخوان و مصطفی بخوان
مست حق تویی، جهان چه مُستحق
در سکوت چشم های منتظر
در قنوت دست های بی رمق
مصطفی بخوان که خواندنت خوش است
إقرَ باسم ربّک الذی خَلق