آه ای درخت! میوه نیاری به غیر سنگ

شاعر: محمدکاظم کاظمی

۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۱ | ۲۵۰۵ | ۱
گُل می کند شکوفه و لبخند از درخت
آیات بی شمار خداوند از درخت

خورشیدِ بی ملاحظه بر می کَند به زور
شال سفید بهمن و اسفند از درخت

اردیبهشت می رسد و تاب می خورند
گیلاس ها به سان گلوبند از درخت

شاید که این جماعت بی بار و بر، کمی
در خویش بنگرند و بشرمند از درخت

یک ماه بعد، نوبت این میوه دزدهاست
بالاشدن دوباره به ترفند از درخت

آنان که بعد غارت سنگین برگ و بار
پرسیده اند؛ «چوب شما چند؟» از درخت

آه ای درخت! میوه نیاری به غیر سنگ
ای شاخه! بشکنی که بیفتند از درخت

بسیار مادران که نکردند نوبری
یک سیبِ کَخ برای دو فرزند از درخت

من فکر می کنم که فقط حقّ کودک است
آن میوه ای که این همه کندند از درخت

کودک چه سال ها که از آن بی نصیب ماند
امسال رفت و سنگ زد و کند از درخت

محمدکاظم کاظمی

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 4.4 با 5 رای


نظرات

محمد
۱۸ مرداد ۱۳۹۷ ۰۹:۲۳ ب.ظ
بسیار عالی بود خواندم ولذت بردم