هرچند خانه از همۀ خانه ها سر است
این آشیانه مسلخ سرخ کبوتر است
از انتشار عطر تو در پر کشیدنت
آغوش خانه تا به قیامت معطر است
هرقدر خواستم که صبوری کنم... نشد
مادر! عجیب ماتم تو گریه آور است
از لحظه ای که ابر شدی بین کوچه ها
باران گرفته صورت دیوار ها تر است
بعد از تو هرچه لاله در این دشت داغدار
بعد از تو هرچه یاس در این باغ، پرپر است