مهر علی ست مایه ی فرخنده فالی ام

شاعر: محمدجواد غفور زاده

21 فروردین 1396 | 3159 | 4

شرمنده نزد اهل دل از بی کمالی ام
ای وای من که ساغر از باده خالی ام

راه کمال نا متناهی بُوَد که من
عمری ست رهنورد طریق تعالی ام

ای دیده خون ببار که قحط بصیرت است
هرجا روم مواجه با خشکسالی ام

یا سابِغَ االنَّعم نظری کن که می کند
یک پرتؤ نگاه تو حالی به حالی ام

کی پایمال فقر شوم ای غنی به ذات
منّت پذیر لطف تو شد دست خالی ام

::

با آنکه ذرّه ام من و از ذرّه کمتر ام
مهر علی ست مایه ی فرخنده فالی ام

صافی دل از ولای ولی اللَّهم بلی
شادم که سرسپرده ی مولی الموالی ام

ای غم برو که ساقی کوثر کنار حوض
ریزد می طهور به مینای خالی ام

تو آفتاب حُسنی و من ذرّه یا علی!
ترسم کُشد خجالت بی دست و بالی ام

شب ها خیال روی تو آید به خواب من
بیداری من است به خواب خیالی ام

من غرق التفات تو هستم مرا ببخش
مست آن قدر شدم که نشد هیچ حالی ام

 

محمدجواد غفور زاده

  • متولد:
  • محل تولد:
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 3.42 با 52 رای


نظرات

محمد
04 شهریور 1402 11:11 ق.ظ
این شعر چقدر به دل من نشست. احسنت

آیلا
02 مرداد 1402 08:38 ب.ظ
خیلی زیبا و جذاب بود

حسین شیردل
05 خرداد 1401 10:35 ب.ظ
به‌به
یا علی مددی

مهدی دهقانی
02 اردیبهشت 1401 12:42 ق.ظ
عالی بود عالی عالی