از این جاده باید بیاید
از این جاده ی خفته در مه
از این جاده ی رفته تا ماه
از این جاده ی رفته تا عمق رؤیا
از این جاده ی رُفته در باد
از این جاده ی شسته در ابر و باران
نشستیم
نشستیم کز جاده گردی برآید
و ز آن گرد، مردی، نبردی
برآمد غباری
به شوق ایستادیم
به شوق ایستادیم و از آن غبار
بسی جاده آمد پدید
بسی جاده های جدید