خدا به ماه زمین خورده آسمان بدهد
دلی به وسعت دریای بی کران بدهد
امام مشک و علم را به دست ساقی داد
که مرد را به تمام جهان نشان بدهد
چه می شود که خداوند ذولجلال به من
برای شعر نوشتن کمی توان بدهد
چه می شود که به باد و به ابرها و به خاک
به سنگ های زبان بسته هم زبان بدهد
که باد نوحه بخواند، که ابر گریه کند
که خاک اقامه بگوید که سنگ اذان بدهد
رباب از نفس افتاده، جبرئیل کجاست
که گاه گاهی گهواره را تکان بدهد
هزار نکته ی شیرین تر از عسل باقی ست
اگر عطش بگذارد اگر امان بدهد