با یاد تو توفانی و با یاد تو آرام

شاعر: قربان ولیئی

۲۱ مهر ۱۳۹۴ | ۲۱۶۲ | ۰

 

هر قطره ای از خون تو دریای شهود است
خورشید، تماشای تو را چشم گشوده ست

در چنگ نسیم سحری آیه ی نور است
از صورت گلگون تو تا بوسه ربوده ست

ای مصحف آغشته به خون، خون خداوند!
جبریل، قدح نوش نفس های تو بوده ست

این سرخِ فرو ریخته بر دامن مغرب
شعری ست که خورشید برای تو سروده ست

آهی که سحرگاه مناجات کشیدی
گرد از رخ آیینه ی افلاک زدوده ست

امواج مناجات تو موسیقی ذات است
زیباتر از این زمزمه گوشی نشنوده ست

با یاد تو طوفانی و با یاد تو آرام
دریا به یقین محرم اسرار تو بوده ست

قربان ولیئی

  • متولد:
  • محل تولد:
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 5 با 2 رای


نظرات

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.