حس می شود حضور شما موقع اذان...

شاعر: هادی جانفدا

۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۲ | ۴۹۰۴ | ۴
تا آمدی کمی بنشینی کنارمان
تقدیر اشاره کرد به کم بودن زمان

از روی خاک با کمی اکراه پا شدی
رفتی وضو گرفتی از اشراق و بعد از آن

هجده نفس کشیدی و رکعت به رکعتش
نزدیک تر شدی به خودت، ذات بی نشان

کم مانده بود در دِه پیغمبر خدا
مردم خدایشان بشود: یک زن جوان!

می خواستی که جلوه کنی بر زمین ولی
توحید غیرتی شد و بردت به آسمان

از عصر جاهلیت آن ها، تو را گرفت
دادت به درک ناقص این آخرالزمان

حالا هزار سال پس از تو رسیده اند
اهل زمین به قسمت جذاب داستان

جایی که آسمان به زمین رزق می دهد
از سفره ی نگاه تو، بانوی مهربان!

در کوچه های ساکت و مرطوب شهر ما
حس می شود حضور شما موقع اذان

اما هنوز منظره ی بکر خالقی
که وا نشد به دیدن تو چشم دیگران

این شعر را بگیر و برای فرشته ها
با لهجه ی خدا و صدای خودت بخوان...

هادی جانفدا

  • متولد:
  • محل تولد:
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 4.2 با 20 رای


نظرات

سید محمد بابامیری
۱۴ بهمن ۱۳۹۲ ۰۳:۱۸ ب.ظ
سلام و ممنون از دوست عزیزم هادی جانفدا
در مورد این شعر، با نظر سرکار خانم شیخ الاسلامی شدیدا موافقم

خدیجه شیخ الاسلامی
۰۵ خرداد ۱۳۹۲ ۰۸:۳۶ ق.ظ
با سلام
شعر آیینی کار خطیری است که خدای ناکرده مدحها خواننده را دچار کج فهمی نکند
متاسفانه در چند بیت از شعر شما این حالت حس می شود
میخواستی که جلوه کنی بر زمین ولی توحید غیرتی شدو بردت به آسمان
آیا واقعا این علت شهادت حضر ت زهرا است
این شعر را بگیر و برای فرشته ها با لهجه ی خدا و صدای خودت بخوان

خدیجه شیخ الاسلامی
۰۵ خرداد ۱۳۹۲ ۰۸:۲۹ ق.ظ
با سلام
ورود در عرصه شعر آیینی کار بسیار خطیری است وشعرای این خطه باید بسیار محتاط باشند که مبادا خدا

محسن زعفرانیه
۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۲ ۰۹:۲۰ ب.ظ
سلام علیکم جناب آقای جانفدا،
این حقیر محسن زعفرانیه شاعرک ناچیز اهل بیت (ع) هستم ، خوشحال میشوم بیشتر با شما در ارتباط باشم.
برای مطالعه اشعارم به آدرس www.zaferanieh-poems.blogfa.com مراجعه بفرمایید.
یا علی