این شور و جنون را چه کنم عید غدیر است

شاعر: مهدی جهاندار

۰۹ مهر ۱۳۹۴ | ۳۰۵۲ | ۱

تا قافیه ی شعر امیر است و غدیر است
برخیز که هنگام مراعاتُ نظیر است

الیوم که أکملتُ لکم دینکم آمد
تا عرش فراخوان تماشای امیر است

افطار در خانه ی مولا بنشیند
هر خسته که مسکین و یتیم است و اسیر است

بر طبل بکوبید نقاره بنوازید
آواز بخوانید که بی مایه فطیر است

مَن ماتَ علی حُبّ علی ماتَ شهیدا
آنان که نمردند بمیرند که دیر است

این شیهه ی اسبان ظهور است می آید
هنگامه ی ما یَستوِی الاعمی وَ بصیر است

می چرخم و می رقصم و تقصیر خودم نیست
این شور و جنون را چه کنم عید غدیر است

مهدی جهاندار

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 4.65 با 17 رای


نظرات

عبدالعالی کریم زمانی
۱۹ مرداد ۱۳۹۹ ۰۶:۱۶ ق.ظ
با سلام و عرض ادب و تشکر از سروده ی بسیار زیبایتان، به نظر می رسد اگر این دو مصرع را به صورتی که در پی آن می آید اصلاح نمائید نیکو تر باشد:
بر طبل بکوبید نقاره بنوازید
نقاره نوازید و بر طبل بکوبید
🎆🎆🎆🎆🎆🎆🎆🎆🎆
این شیهه ی اسبان ظهور است می آید
این شیهه ی اسبان ظهور است نهید گوش