راستی! ذرّه کجا؟ حضرت خورشید کجا؟

شاعر: علیرضا قزوه

۰۴ خرداد ۱۳۹۱ | ۱۸۸۱ | ۰
تَرَکی خورده دلم باز به قدر مویی
در خودم ریخته ام مثل گل شب بویی

آتش افشانم و خورشید، نه این ها هوسی است
شعله ی شعرم و در شام شما سوسویی

راستی! ذرّه کجا؟ حضرت خورشید کجا؟
ظلمت همچو من و شعشعه ی چون اویی

کشته ی عشقم و سی ساله شهید غزلم
خلعتِ آخرتی بافتم از گیسویی

گرهی باز نکرد از دل نیشابورم
نه سمرقند نگاهی، نه خجند ابرویی

بعد از این هق هقِ من غیر هوالحق حق نیست
های هایی است اگر می شنوی هوهویی

علیرضا قزوه

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 2.75 با 4 رای


نظرات

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.