گفتی که سنگر ما در جبهه ی جنوب است

شاعر: قیصر امین پور

۱۰ خرداد ۱۳۹۱ | ۹۷۲۵ | ۱۷
آن روز شیشه ها را
باران و برف می شست
من مشق می نوشتم
پروانه ظرف می شست

وقتی که نامه ات را
مادر برای ما خواند
باران پشت شیشه
آرام و بی صدا ماند

در آن نوشته بودی
حال تو خوبِ خوب است
گفتی که سنگر ما
در جبهه ی جنوب است

گفتی که ما همیشه
در سایه ی خداییم
گفتی که ما قرار است
این روزها بیاییم

از شوق سطر آخر
مادر بلند خندید
چشمان مهربانش
برقی زد و درخشید

یک قطره شبنم از گل
بر روی برگ غلتید
یک قطره روی شیشه
مثل تگرگ غلتید

یک قطره از دل من
بر روی دفتر افتاد
یک اتفاق ساده
در چشم مادر افتاد

باران پشت شیشه
آمد به خانه ی ما
آرام دست خود را
می زد به شانه ی ما

قیصر امین پور

  • متولد:
  • محل تولد: گتوند
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 3.43 با 77 رای


نظرات

شکیلا
۲۵ شهریور ۱۴۰۳ ۰۲:۵۵ ب.ظ
چه خاطراتی با این شعر داریم...چه زود گذشت

رزیتا
۲۶ بهمن ۱۴۰۲ ۰۱:۰۵ ب.ظ
خیلی قشنگ بود و خیلی هم زیبا بود

آیناز
۱۵ بهمن ۱۴۰۲ ۰۵:۵۲ ب.ظ
عالی 😍😍😍

سدنا
۲۳ دی ۱۴۰۲ ۰۷:۵۸ ب.ظ
این خیلی خیلی قشنگه




ریحانه
۱۷ دی ۱۴۰۲ ۰۷:۵۹ ب.ظ
عالیع

ریحانه
۲۹ بهمن ۱۴۰۱ ۰۲:۱۰ ب.ظ
شما چی میگین من ۱۰ سالمه این شعر را حفظم خیلی خیلی قشنگه

ریحانه
۲۹ بهمن ۱۴۰۱ ۰۲:۰۶ ب.ظ
من شعر های قیصر امین پور را خیلی دوست دارم مخصوصاً اتفاق ساده

قیصر امین پور
۱۷ آذر ۱۴۰۰ ۰۷:۲۸ ب.ظ
شما چی میگین من ۱۰ ساله ام این شعر را حفظم خیلی خیلی قشنگه 😁😁😁

فاطمه
۲۸ بهمن ۱۳۹۹ ۰۵:۲۷ ب.ظ
خوبه

فاطمه
۱۸ بهمن ۱۳۹۹ ۰۵:۳۴ ب.ظ
من جمله می خواستم اها شما نیاوردید😠😢😢😢😢

محمد
۰۹ بهمن ۱۳۹۹ ۰۳:۱۴ ب.ظ
جمله ی سایه خداییم را می خواستم 😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢

امیر محمد
۰۸ بهمن ۱۳۹۹ ۰۳:۴۲ ب.ظ
شعر های قیصر امین پور عااالیییی هستن🤩🤩🤩😍