یکی شبیه «رضا» قبله ی جماعت شد

شاعر: علیرضا بدیع

۱۱ خرداد ۱۳۹۱ | ۲۱۲۳ | ۰
به یُمن پای شما خاک با سعادت شد
و آب از این همه تبعیض غرق حسرت شد

همین که از لب قندت حدیث شهد چکید
نبات سبز شد از خاک و آب شربت شد

و تا لبان تو آواز شور را سر داد
جنون به گوش ملک زاده ها تلاوت شد

حدیث شکر که گفتی گیاه دستش را
بلند کرد به: آمین...وفور نعمت شد

شبی که خوشه ی انگور، میل کرد تو را
میان ایزد و ابلیس از تو صحبت شد

در آن مناظره ابلیس از خدا پرسید:
که گفته عدل تو در خلق ما رعایت شد؟

یکی شبیه من این گونه رانده از همه کس
یکی شبیه «رضا» قبله ی جماعت شد

(این شعر بیت هشتم خود را شهید کرد)

تمام زنجره ها در محاق افتادند
شبی که صورت ماهت دوباره رویت شد

از آن دقیقه که خورشید، گنبدت را دید
غروب کرد و رُخش سرخ از خجالت شد

زمین به حرمت «قد قامت» ات دو دستش را
مناره وار برآورد و در عبادت شد

دلم شکسته تر از بغض صحن آینه بود
که نوشخند تو تجویز شد؛ مرمّت شد

 

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 4.8 با 5 رای


نظرات

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.