که جان به آخرین خبر سپرده ام
شاعر: مهدی جهاندار
۲۸ خرداد ۱۳۹۵ |
۱۶۱۸ |
۰
نه دلسپرده ام نه سرسپرده ام
به آتش تو خشک و تر سپرده ام
قنوت نیمه شب اثر نمی کند
تو را به گریۀ سحر سپرده ام
رسیدن تو را به خواب دیده ام
به کوچه گفته ام به در، سپرده ام
نشانی تو را به کاروانیان
به شهرهای دُور و بر سپرده ام
چه نامه ها به هر طرف نوشته ام
به قاصدان معتبر سپرده ام
به آشنا سفارش تو کرده ام
به هر غریب رهگذر سپرده ام
تو نیستی و بُت درست می کنند
به صیقلی ترین تبر سپرده ام_
بت بزرگ را نصیب من کند!
که جان به آخرین خبر سپرده ام
به راهی آمدم که بر نگشتنی ست
به کاسه آب پشت سر سپرده ام