دنیا نشسته است که حاشا کند تو را
شاعر: پروانه نجاتی
۲۵ خرداد ۱۳۹۱ |
۱۴۴۸ |
۰
دنیا نشسته است تماشا کند تو را
یا نه، که چشم بندد و حاشا کند تو را
مثل طنین سربی یک تیغ انتقام
در تنگنای حادثه پیدا کند تو را
نبض صدای تو عطش سرخ شیعه است
بغضی که سر کشیده شکوفا کند تو را
چون موج بی قرار که بر صخره می زند
زیباترین پدیده ی دریا کند تو را
اسطوره ی مبارزه با دیو فتنه ای
باید غرور و عشق مهیا کند تو را
تو از تبار کرب و بلایی، امیر عشق!
می خواهم از خدا که شکیبا کند تو را
خشمی مقدسی، که در این قرن التهاب
دنیا نشسته است که حاشا کند تو را