خدیجه ملتهب دردهای شیرین بود

شاعر: پروانه نجاتی

۲۸ خرداد ۱۳۹۱ | ۲۳۱۵ | ۰
هوای خانه سراسیمه بود، سنگین بود
خدیجه ملتهب دردهای شیرین بود

زنان قوم به دلداری اش نیامده اند
از این غریبی و غربت چقدر غمگین بود

گرفت دست به پهلو، خدای خود را خواند
به استجابت او خانه غرق آمین بود

ندای کودک خود را شنید، مریم شد
صدای نازک او التیام و تسکین بود

و دید آسیه دورش گلاب می پاشد
دو زن، دو حوریه اش در کنار بالین بود

دم شکفتن آن نور آسمان در خاک
حلول کوثر طاها، بهار یاسین بود

پروانه نجاتی

  • متولد:
  • محل تولد: بهبهان
  • کارشناس ادبیات انگلیسی
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: با 0 رای


نظرات

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.