انقلابی است در دلم
که رهبرش سی و هشت سال است که سیزده سال دارد
همه قیام کرده اند
جماعت منتظر امام اند
و زبان گلدسته ها پر از تکبیر
خدا بزرگتر است
و این را تنها روح خدا می توانست به جهان نشان دهد
انقلابی است در دلم
رضا
خان نمی خواهد
رضا
شاه نمی خواهد
بیرون می روم از رواق امام
موقع فجر است
باد بهمن به صورتم می زند
دیگر سوز ندارد
به شماره ی کفشداری نگاه می کنم
پنجاه و هفت
چه رازهاست در اینجا به ربّنا و قیامم
نسیم عطر عبایی است می رسد به مشامم
بخوان یردُّ سلامی و یسمعونَ کلامی
شبیه آهوی تشنه پی جواب سلامم
ضریح پیرهن یوسف است و نور دو چشمم
برای دست رساندن به آن شبیه عوامم
نماز ظهر خودم را رسانده ام به رواقش
همیشه عاشق قدقامت رواق امامم...
چقدر مانده به تحویل سال های صبوری؟
شبم به نیمه رسیده کجاست ماه تمامم