از جاده ی سه شنبه شب قم شروع شد

شاعر: فاضل نظری

08 فروردین 1396 | 12389 | 8
مستی نه از پیاله نه از خم شروع شد
از جاده ی سه شنبه شب قم شروع شد

آیینه خیره شد به من و من به آینه
آن قدر خیره شد که تبسم شروع شد

خورشید، ذره بین به تماشای من گرفت
آن گاه آتش از دل هیزم شروع شد

وقتی نسیم آه من از شیشه ها گذشت
بی تابی مزارع گندم شروع شد

موج عذاب یا شب گرداب؟ هیچ یک
دریا دلش گرفت و تلاطم شروع شد

از فال دست خود چه بگویم که ماجرا
از ربنای رکعت دوم شروع شد

در سجده توبه کردم و پایان گرفت کار
تا گفتم السلام علیکم... شروع شد

فاضل نظری

  • متولد:
  • محل تولد: اراک
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 3.93 با 114 رای


نظرات

سید
07 مهر 1404 09:21 ب.ظ
اولین بار با هسمرم در مسیر تهران به قم دیدار کردم. دست بر قضا سه شنبه هم بود. اولین بیتی هم که از استاد خواندم بیت اول همین شعر بود:
مستی نه از پیاله نه از خم شروع شد
از جاده ی سه شنبه شب قم شروع شد

سید احمد
15 شهریور 1402 03:37 ق.ظ
در یک کلام....لب مریزاد.
گفتی غزل غزال دلم صید دام شد
این توسن خیال چه رندانه رام شد
وز شهد شکرین تمام سروده ها
چونان عسل ز کلام تو کام شد

فاطمه
19 اسفند 1401 03:38 ق.ظ
مرحبا استعداد گم شده ام هستی

کرامت‌الله مشتاقی
30 دی 1401 02:33 ق.ظ
خدا حفظتون کنه استاد نظری
خدا حفظتون کنه .عااااااااااااااالی هستید

محمود احمدی بروجنی.
16 اردیبهشت 1401 03:55 ب.ظ
ارتباط معنایی دومصراع هربیت ضعیف است

...
29 اسفند 1400 06:47 ق.ظ
فوووووق العاده زیبا ست. 👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻

مهدی
02 مهر 1400 01:19 ق.ظ
آقا چه معنی داره یه نفر اینقدر گیرا و زیبا شعر بنویسه؟؟؟
ببخش اگه نظرم شاعرانه نبود، فقط حقیقت داشت!

خسروی
15 دی 1398 12:08 ب.ظ
خلی این غزلو دوست دارم. فوق العاده است