کعبه در بدرقه اش چند قدم با او رفت

شاعر: سید حمیدرضا برقعی

۲۱ فروردین ۱۳۹۶ | ۱۶۷۰۹ | ۲۸
ذره ذره همه دنیا به جنون آمده بود
روح از پیکرهء کعبه برون آمده بود

روشنا ریخت به افلاک حلولش آن روز
کعبه برخاست به اجلال نزولش آن روز

عشق او بر دل سنگی‌‌ِ حرم غالب شد
قبله مایل به علی بن ابیطالب شد

از دل خانه علی رفت و حرم با او رفت
کعبه در بدرقه اش چند قدم با او رفت

قفس کعبه شکسته است دم پرواز است
برو از کعبه که آغوش محمد باز است

آینه هستی و با آینه باید باشی
خانه زادِ پسر آمنه باید باشی

همهء غائله ها گشت فراموشِ نبی
کودکی های علی پر شد از آغوش نبی

مستی اهل سماوات دوچندان شده است
عطر گیسوی علی خورده به تن پوش نبی

تا بچیند رطب تازه ای از باغ بهشت
رفته دردانه کعبه به سردوش نبی

که نبی بوده فقط این همه سرمست علی
که علی بوده فقط آن همه مدهوش نبی

چشم در چشم علی، آینه در آیینه
حرف ها می زند اینک لب خاموش نبی

دور از من مشو ای محو تماشای تو من
نگران می شوم از دور شدن ها ی تو من

من به شوق تو سکوتم، تو فقط حرف بزن 
وحی می ریزد از آهنگ لبت، حرف بزن

می نشینم به تماشای تو تنها، آری
هر زمان خسته ام از مردم دنیا، آری
  
بر مکافات زمین با تو دلم غالب شد
همهء دهر اگر شعب ابی طالب شد

خوب شد آمدی ای معنی بی همتایی
بی تو هر آینه می مردم از این تنهایی

دین اسلام در آن روز که بازار نداشت
یوسفی بود ولی هیچ خریدار نداشت

اول آن کس که خریدار شدش حیدر بود
باعث گرمی بازار شدش حیدر بود

وحی می بارد و من دوخته ام دیده به تو
تو به اسلام؟ نه! اسلام گراییده به تو

در زمین دلخوش از اینم که تویی همسفرم
از رسولان دگر با تو اولوالعزم ترم

می رود قصه ما سوی سرانجام آرام
دفتر قصه ورق می خورد آرام آرام

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 4.27 با 198 رای


نظرات

علی
۱۴ فروردین ۱۴۰۴ ۰۳:۴۲ ق.ظ
اگرچه شعر و وزن و قافیه یک ابزار دنیاییست. اما تاثیر این هنر قطعا از باقیات الصالحات خواهد بود.
دست مریزاد جناب برقعی لذت بردم

طاهره ملکیان
۰۴ اسفند ۱۴۰۳ ۰۲:۲۴ ب.ظ
طیب الله انفاسکم

یا علی

عالی بود

قادرزمانبیگی
۱۲ بهمن ۱۴۰۳ ۱۲:۳۳ ب.ظ
حضرات معصومین علیهم السلام عنایت ویژه به این شاعرجوان دارندکه اینگونه نغز می سرایند

امید
۲۴ آبان ۱۴۰۳ ۰۱:۰۹ ب.ظ
جاااانم
شیر مادر حلالت

تو به اسلام؟ نه اسلام گراییده به تو ...

حامد جلالی نژاد
۲۰ تیر ۱۴۰۳ ۰۳:۱۱ ق.ظ
ما را نه سر شکست بلکه سرتا به پا شکست ، مو جیم که انتهای ما ز ابتدا شکست در چنگال سرد عجل گون اعتیاد پولاد پر غرور توان حیا شکست از بارگاه ناز پدر تا نیاز محض بین از کجای زندگیم تا به کجا شکست مارا شکستگی به نهایت رسیده است. آنقدر شکسته ایم که دگر نتوانیم شکست

اکبری
۰۴ تیر ۱۴۰۳ ۱۱:۲۰ ق.ظ
بسیار زیبا و موزون سراییده شده .آفرین بر ذوق پرشور شاعر. ای کاش خواننده های توانا این شعر زیبا را بصورت آهنگ تنظیم کنند تا در جان و دل هم بیشتر نفوذ کند.متشکرم.

ســوره
۰۵ بهمن ۱۴۰۲ ۱۲:۲۲ ب.ظ

وحی می بارد و من دوخته ام دیده به تو
تو به اسلام؟ نه! اسلام گراییده به تو

به‌به خیلی لذت بردیم
ان شاءالله قدم زدن در مسیر اهل بیت ع ،ابدی باشه
عاقبت همه مون ختم به خیر

مجتبی دارینی
۱۵ شهریور ۱۴۰۲ ۰۳:۱۷ ب.ظ
یکی از کسایی که راحت می‌شه فداش شد، جناب برقعیه. خدا حفظت کنه شاعر اهل بیت علیه‌السلام.
بدون که من یکی خاک پای تو و نوکرای امام حسینم.

نرگس
۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ ۱۲:۱۰ ب.ظ
بی تو هر آینه میمردم از این تنهایی..
💎از رسولان دگر با تو اولوالعزم ترم

نرگس
۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ ۱۲:۰۸ ب.ظ
بر مکافات زمین با تو دلم غالب شد
همه‌ی دهر اگر شعب ابی‌طالب شد...
محشر❤️❤️💚💚

محب الحیدر
۲۱ اسفند ۱۴۰۱ ۰۴:۱۵ ق.ظ
سلام به اعتقاد من این اشعاراز آقای برقعی نیست واکثراشعارایشون ازاهلبیت برزبان ایشون جاری میشه ان شاالله درجلوی پای مهدی زهرا اشعار نابشون رو بخونن
الهم عجل لولیک الفرج

مجید
۰۹ اسفند ۱۴۰۱ ۰۵:۱۲ ب.ظ
سلام تبارک الله
قفس کعبه شکسته است دم پرواز است
برو از کعبه که آغوش محمد باز است
تا به امروز شکسته وجود داره ولی چشم بینا نه