تقدیم به گوهرشاد بیگم، بانوی خردمند و نیکوکار دوره ی تیموری و بانی مسجد گوهرشاد
شفایت را شبی نزدیک، از غمباد می بینم
حکیم عاشقی از جانب بغداد می بینم
برقصان چارقدهای سپیدت را پری بیگم!
تو را از امپراتوران صلح آباد می بینم
پسر!... آن هم سه تا... با چشم های آبی روشن
ببین! خاتون من! در طالعت اولاد می بینم
و پشت پرده ی چشمانت ای بانوی تیموری
نگارستانی از نقاشی بهزاد می بینم
مجالی هست هی کن مادیان بادپایت را
برایت عمرِ طولانی تر از هشتاد می بینم
شهادت می دهم دیوانه ی شاه خراسانی
تو را از خادمان صحن گوهرشاد می بینم