ای معتدل! هزار برابر/ آن سرو، اعتدال تو را داشت
شاعر: افشین علاء
۲۱ شهریور ۱۳۹۶ |
۱۱۴۴ |
۰
او نیز خط و خال تو را داشت
نیکوتر از خصال تو را داشت
زن داشت، بچه داشت، پدر بود
او نیز حس و حال تو را داشت
تا زندگی کند به کناری
وسعی به قدر مال تو را داشت
ای معتدل! هزار برابر
آن سرو، اعتدال تو را داشت
با این همه نخواست بماند
زیرا غم زوال تو را داشت
می رفت و در نگاه غریبش
دلشوره و خیال تو را داشت
در دستش ای اسیر تغافل
آئینه جمال تو را داشت
پنجاه سال رفته و خوابی
آن خفته هم مجال تو را داشت
او مرگ را گرفت در آغوش
مرگی که احتمال تو را داشت
ای جسم من، دو نیمه شوی کاش
او نصف سن و سال تو را داشت!