سلام دخترکم باغ دامنت چه شده ست؟
بگو ستاره ی دندانِ روشنت چه شده ست؟
تمام مشق تو خط خورده و نمی گویی
که از کبودی شلاق ها تنت چه شده ست؟
درخت صبح بهاری، چرا به دهکده باز
رسیده شعله ی شب های شیونت، چه شده ست؟
شکوفه های تنت را بگو کدام تگرگ
به خاک ریخته وقت رسیدنت، چه شده ست؟
و شیرخواره ات -آن بره ی سفید که بود
سرش همیشه به گل های دامنت- چه شده ست؟
چقدر یخ زده در زیر برف لبخندت
بهارِ مانده در آوارِ بهمنت چه شده ست؟
شناسنامه ی تو روی جاده جا مانده
نشانی تو کجا بود؟ میهنت چه شده ست؟