نداری مگر آشنایی غریبه؟

شاعر: غلامرضا کافی

06 خرداد 1397 | 3227 | 2
چقدر آشنا می نمایی غریبه!
بگو از کجا از کجایی غریبه؟

در این شهر و این شب چه بی سرپناهی
نداری مگر آشنایی غریبه؟

دل نخل ها تازه شد از عبورت
مگر تو ولیّ خدایی غریبه؟

تو در آسمان نگاهت چه داری؟
که کردی دلم را هوایی غریبه

غبار کدامین سفر بر تو مانده ست؟
که گرد از دلم می زدایی غریبه...

تو را می شناسم تو را می شناسم
تو هم رنگ خون خدایی غریبه

کمین گاه دیو است این شهر این شب
مگر در دل من درآیی غریبه...


با حذف ابیات

 

غلامرضا کافی

  • متولد:
  • محل تولد:
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 4.17 با 6 رای


نظرات

نوید نظری
11 دی 1398 12:48 ب.ظ
آه! بسیار دلنشین
اولین بار از استاد محمدرضا رنجبر این را شنیدم.
پای این شعر اشک ریختم

علي
13 آبان 1397 04:53 ب.ظ
اين شعر بسيار عاليست وبا اواز استاد سراج رنگ وبوى بى نظيرى پيدا كرده است