ابر و باد و من و خورشید و فلک حیرانت

شاعر: قاسم اردکانی

25 خرداد 1397 | 2395 | 2
پنجره پنجره یک شهر هواخواهانت
دم به دم منتظر سر زدن چشمانت

تا قدم رنجه کنی رخ بنمایی هر شب
دل بیداردلان بی سر و بی سامانت

یازده ماه به امید طلوعت تا صبح
چشم ها پنجره ها آینه ها گریانت

یازده ماه زمین منتظر این لحظه ست
یازده ماه در این دایره سرگردانت

در دل حوض تو در جلوه ای و هر لحظه
ابر و باد و من و خورشید و فلک حیرانت
::
عاقبت خاک سر کوی تو خواهم بود و
دیگر آن روز فقط دست من و دامانت

قاسم اردکانی

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 4 با 12 رای


نظرات

فاطمه رهروي
20 تیر 1397 09:18 ب.ظ
ديگر آن روز فقط دست من و دامانت...
صاحب الزمان (عج) نگهدار انديشه سبزتان ....

اللهم عجل لوليك الفرج

دلتنگی جمعه
08 تیر 1397 08:06 ب.ظ
الهم العجل لولیک الفرج