آخر که خواست از او ما را بیافریند

شاعر: محمدمهدی سیار

24 آبان 1399 | 6118 | 19
آخر که خواست از او ما را بیافریند؟
آدم بیافریند، حوا بیافریند

خود آفرید و خود نیز بر خویش آفرین گفت
می خواست هر چه خوبی ست یک جا بیافریند

خود آفرید و آن گاه از خویش راند ما را
تا بلکه بر زمین هم غوغا بیافریند

از خویش راند ما را، آنگاه خواند از نو!
خوش داشت آدمی را شیدا بیافریند

خوش داشت آدمی را ویلان کوه و صحرا
یا در شلوغی شهر تنها بیافریند ...

غوغا شدیم غوغا ... شیدا شدیم شیدا ...
تنها شدیم تنها ... ها، تا بیافریند

باری، چنان که پیداست، می خواست بی کم و کاست
مجنون بیافریند ... لیلا بیافریند ...

محمدمهدی سیار

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 3.63 با 138 رای


نظرات

سید
30 مهر 1404 12:17 ب.ظ
بسیارزیباوعارفانه ومنطقی درپاسخ آنهاییکه به آفرینش انسان ایراد می آورند وهمین پرسش رابیان میکنند که ماکه خودنمیخواستیم پس چراماراافریدودراین هنگامه رهانمود.باسپاس وامتنان ازشاعرمحترم وخواننده گرامی

رضا گیلانی
11 فروردین 1404 02:45 ق.ظ
سلام.
خیلی از این شعر خوشم اومد.
چندین بار این شعر رو با خودم زمزمه کردم، و گاها ابیاتی، ناخودآگاه در ادامه به ذهن متبادر شد.
عاشق بیافریند،،،شیدا بیافریند


علی
15 اردیبهشت 1402 10:38 ب.ظ
شعری برای تجلی عاشوراست
خداوند از شیدایان خویش قراردهد

شاه ولایتی
01 اردیبهشت 1402 10:55 ب.ظ
بسیار عالی.شکر خدا که این روزا هنوز شاهد خلق آثار زیبایی مانند این شعر تاثیر گذار هستیم.

منیژه بهرامی
29 فروردین 1402 02:47 ق.ظ
شعر خیلی خوبی بود با صدای استاد معتمدی که نگاه عارفانه ای به خلقت انسان دارد 👏👏

کورش
24 بهمن 1401 08:11 ب.ظ
سلام به شاعر جوان و خوش قلم عصر ما جناب دکتر سیار
خوشحال و خوشبختم که در دوره ای زندگی میکنم که شما و دیگر هم مسلکان شما از جمله جناب دکتر امینی ، جناب فیض ، جناب بیابانکی و دیگر عزیزان در آن نفس میکشید.

خلاصه مطلب
قلمتان مانا و نفستان حق

سید جواد یحیی پور
26 دی 1401 04:17 ب.ظ
بسیار زیبا و تاثیر گذاره ... یادآوری عشق (ودیعه الهی) و مقصود آفرینش
... گاهی اشعاری اینچنین ژرف به فهم آیات و احادیث وگاهی هم متقابلا آیات و احادیث به فهم شعر کمک میکنند.
مدتها برایم سوال بود که چرا شیطان به خداوند درمورد تکریم انسان معترض شد...دقت در این شعر باعث میشه به این بیندیشیم که اگر شیطان بجای عبادت صرف درکی از عشق داشت هرگز عبادتش موجب تکبرش نمی شد..عاشق واقعی محو درمعشوق است نه مدعی...

سید جواد یحیی پور
26 دی 1401 04:04 ب.ظ
بسیار زیبا وتاثیر گذاره ... مقصود آفرینش عشق (ودیعه الهی) است گاهی اشعاری اینچنین عمیق به فهم آیات وگاهی هم متقابلا آیات به فهم شعر کمک میکنند.

مریم کشتکار
21 دی 1401 10:32 ب.ظ
بسیار زیبا است قبلا شنیده بودم ولی به مفهومش توجه نکرده بودم،تیتراژ پایانی بچه زرنگ رو که دیدم وشنیدم بسیار زیبا بود احسنت بر شاعر وخواننده بزرگ کشور عزیزمان ایران.

زهرا گلی
19 دی 1401 09:46 ب.ظ
بعد دیدن فیلم بچه زرنگ این اهنگ دانلود کردم....خیلی خیلی زیبا بود 🌻

ناشناس
18 دی 1401 11:55 ب.ظ
عاالیی خیییلی زیباست

خلدون
02 دی 1401 02:49 ق.ظ
خيلي عالي است و پر أز معنى .

مریم السادات معینی
03 آبان 1401 07:25 ب.ظ
بسیار زیباست مخصوصاً بیت یکی مونده به آخر ❤️

سید شفیق موسوی
26 دی 1400 01:47 ب.ظ
به به چه عالی سرودید سیار عزیز

فردوس
21 دی 1400 05:13 ب.ظ
به به کلی کیف کردم باخواندن شعرزیباازاستان فارس شهرشعروگل وبلبل انتظاری غیر ازاین نبود

ملیمنانما
28 آبان 1400 02:06 ب.ظ
بد هستش 🤤🤤🤤🤤🥀🤾🤾

هنگامه
27 شهریور 1400 10:40 ق.ظ
بسیار شعر عالی هس و آدم رو به فکر فرو میبره و به یاد انسانیت فراموش شده اش می اندازه

حمیدرضا رازی
30 آبان 1399 11:55 ق.ظ
این قطعه موسیقی محمد معتمدی با شعر سیار بی نظیره من که سیر نمیشم از شنیدنش

علي طاهري
27 آبان 1399 04:00 ب.ظ
از یک فیلسوف، چیزی جز این هم انتظار نمیرفت. شعر دکتر سیار با صداي آسماني محمد معتمدی، غوغا آفريده است. احسنت بر این دستان پر از قوت.