منم که دیده به فردای روشنی دارم

شاعر: فائزه زرافشان

17 فروردین 1402 | 325 | 2


زنم که آینگی حسن انتخاب من است
زبان مادری ام شعر بی نقاب من است

به لمس شاپرکی تازه می شود جانم
خمیدن قد گلبوته ای عذاب من است

همین تبسم آرام، چای عطرآگین
همین نشاندن گل، کار پرثواب من است

همین حضور، همین از نفس نیفتادن
به روز واقعه معنای انقلاب من است

سؤال می کنی از حاصل صبوری هام
و خنده های خوش کودکم جواب من است

منم که دیده به فردای روشنی دارم
و چشم کودک من سوی آفتاب من است

منم که می شکفم در زلال پاکی ها
که خار چشم همه دشمنان حجاب من است
 

فائزه زرافشان

  • متولد:
  • محل تولد:
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 5 با 1 رای


نظرات

صادق
27 آذر 1402 10:29 ق.ظ
امیدِ زندگی ام هست کودکم ، و تربیتش
اگرچه وقت بازی او همزمان ِ خواب من است

اگرچه من ننوشتم کتاب و جزوه و خط
ولیک هر نفسش،‌ برگی از کتاب من است

فقط خدای تواند که قدر بشناسد
که اعتماد من به خدا،‌ سنجه ی حساب من است

اسماعیل داستانی بِنیسی
19 اردیبهشت 1402 01:12 ب.ظ
سلام علیکم.

شعر زیبایی است و این دو بیتش از بنده دلبری کرد که آن‌ها را در کانالم گذاشتم:
همین تبسّم آرام، چای عِطرآگین
همین نشاندن گل، کار پُرثواب من است...
سؤال می‌کنی از حاصل صبوری‌هام
و خنده‌های خوش کودکم جواب من است
از شاعرش ممنونم.