این شغل مادرزادی ام را دوست دارم

شاعر: زهرا سپه کار

17 فروردین 1402 | 6711 | 23

من یک زنم آزادی‌ام را دوست‌دارم
ایرانی‌ام، آبادی‌ام را دوست‌دارم

در سایه‌ای مردانه دلگرمم به فردا
من همسر مردادی‌ام را دوست‌دارم

هم مادر و مادربزرگم خانه‌دارند
این شغل مادرزادی‌ام را دوست‌دارم

مُهر مرا از جانمازم باز برداشت
با کودک خود شادی‌ام را دوست‌دارم

می‌گیرمت ای بچّه آهوی گریزان
آهویی و صیّادی‌ام را دوست‌دارم

دور اتاقش عکس‌هایی از شهیدان
سرو دهه هشتادی‌ام را دوست‌دارم

در شهر، آزادی اسیر این و آن است
در خانه‌ام آزادی‌ام را دوست‌دارم
 

زهرا سپه کار

  • متولد:
  • محل تولد: اصفهان
  • کارشناس زبان و ادبیات فارسی
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 3.47 با 101 رای


نظرات

یاسمن
01 آذر 1404 12:22 ب.ظ
ماشاالله به ذوق شما بانو
زیبا بود و دلنشین💙

گل بانو
25 آبان 1404 08:31 ق.ظ
با سلام
وتشکر از اینهمه آفرینش زیبایی ومعنا خدا توفیقات شمارو روز افزون کند واقعا حس خوبی داشت

حسین رجائی
28 اردیبهشت 1404 03:22 ب.ظ
سلام
بسیار بسیار عالی
زیبا و تأثیر گذار

منصوره
29 مهر 1403 07:40 ق.ظ
واقعا لذت بردم
توصیف زن مسلمان ایرانی
بسیار عالی 👌👌👌

امانی، مازندران، ساری
22 آبان 1402 08:51 ق.ظ
سلام،عااااالی بود... اینگونه اشعار باید باورهای یک زن ایرانی اسلامی رو بهش یادآوری کنه، تا بتونه معنای واقعی زن، زندگی، آزادی رو به معنای واقعی اون براش تداعی کنه...زن زندگی آزادی یعنی زمانی که جگرگوششون رو فرستادند به میدان‌های نبرد حق علیه باطل ، تا رشادت‌ها بیافرینند... این هرزگیها که متاسفانه بعضاً دیده میشه، اینها نشانه آزادی نیست، و تازه سر آغاز اسارت و دربند شدن اونها توسط شیاطینه... به هر حال دست مریزاد... اجرتون با مادر سادات ان شاالله

فائزه
16 آبان 1402 07:25 ب.ظ
سلام ،چققققدر شعر شما حس خوب خانه داری بمن داد،چند روزه دارم بیت بیت این شعر رو مزه مزه میکنم و ازش لذت میبرم ،اگرچه من یک پرستارم و خانه دار نیستم ولی شعر شما انگیزه ای شد که از تایم کمی هم که واسه خونه داری دارم لذت ببرم و هم کودکم رو دوست داشته باشم و هم سرو دهه هشتادیم رو ...سپاس

سلام ،چققققدر شعر شما حس خوب خانه داری بمن داد،چند روزه دارم بیت بیت این شعر رو مزه مزه میکنم و ازش لذت میبرم ،اگرچه من یک پرستارم و خانه دار نیستم ولی شعر شما انگیزه ای شد که از تایم کمی هم که واسه خونه داری دارم لذت ببرم و هم کودکم رو دوست داشته باشم و
16 آبان 1402 07:22 ب.ظ
سلام ،چققققدر شعر شما حس خوب خانه داری بمن داد،چند روزه دارم بیت بیت این شعر رو مزه مزه میکنم و ازش لذت میبرم ،اگرچه من یک پرستارم و خانه دار نیستم ولی شعر شما انگیزه ای شد که از تایم کمی هم که واسه خونه داری دارم لذت ببرم و هم کودکم رو دوست داشته باشم و هم سرو دهه هشتادیم رو ...سپاس

سید امیر نوربخش
20 مهر 1402 01:51 ب.ظ
عالی بود
از همه لحاظ

مریم راد deklamehaye_ziba
24 خرداد 1402 01:04 ق.ظ
سلام، سلام، سلام، بانوی شاعر موفق.
وای که چقدر قشنگ بود شعرتون. زیبا، دلنشین، من چندین بار گوش دادم، بازم گوش میکنم. خودم دکلماتور هستم، خیلی دوست دارم کار شما رو بخونم. تو آپارات کانال دارم(deklamehaye_ziba). بخونم لینکشو می‌فرستم خدمتتون. دوستون دارم. 💓💓

رضا
29 اردیبهشت 1402 03:43 ب.ظ
سلام شعرتون بسیار عالی است
هم از نظر وزن و قافیه بی ایراد است و هم از نظر محتوا بسیار عالیست
زن باید بداند که بهترین ماوای او خانه همسر است و بهترین شأن او مادریست.

اسماعیل داستانی بِنیسی
19 اردیبهشت 1402 12:56 ب.ظ
سلام علیکم.
شعر وصفی زیبای سرشار از دوست‌داشتن است؛ دوست‌داشتن زندگی، همسر، فرزندان، خانه، خانه‌داری، آزادی و... .
آن‌قدر زیبا و پُرمحتوا بود که همه‌اش را در کانالم گذاشتم: https://eitaa.com/ghatreghatre.
از شاعرش ممنونم.

خسرو
02 اردیبهشت 1402 09:48 ب.ظ
شعر بسیار خوبی بود خصوصا این دو بیت (مهر مرا از جانماز باز برداشت الخ.... یا سرو دهه هشتادیم را دوست دارم. بنده هم پسر دهه هشتادی دارم

زهرا سپهکار
28 فروردین 1402 04:49 ب.ظ
سلام و ادب
شعر با ویرایش جدید در بیت خوانده شد
چند تا تغییر جزئی داشت
طفل دهه هشتادی به سرو دهه هشتادی تغییر پیدا کرده بود.
در شهر آزادی اسیر این و آن است
جای حصاری ترسناک است
و دور اتاقش عکس‌هایی از شهیدان.
ممنون از شما.

من یک زنم آزادی‌ام را دوست‌دارم
ایرانی‌ام، آبادی‌ام را دوست‌دارم

در سایه‌ای مردانه دلگرمم به فردا
من همسر مردادی‌ام را دوست‌دارم

هم مادر و مادربزرگم خانه‌دارند
این شغل مادرزادی‌ام را دوست‌دارم

مُهر مرا از جانمازم باز برداشت
با کودک خود شادی‌ام را دوست‌دارم

می‌گیرمت ای بچّه آهوی گریزان
آهویی و صیّادی‌ام را دوست‌دارم

دور اتاقش عکس‌هایی از شهیدان
سرو دهه هشتادی‌ام را دوست‌دارم

در شهر، آزادی اسیر این و آن است
در خانه‌ام آزادی‌ام را دوست‌دارم


فاطمه هستم
27 فروردین 1402 12:40 ب.ظ
طفل دهه هشتادی؟
چون قافیه کم بود شعر کوتاه شد؟

فاطمه
27 فروردین 1402 12:17 ب.ظ
من مادرم
چهار فرزند برومند دارم
آرزوی آموزگاری کودکان دبستانی را داشتم
محقق نشد و ملالی نیست که اگر هم می‌شد اینک به بازنشسته‌گی رسیده‌بودم
من همسرداری و فرزندپروری را عاشق بودم و هستم اما هیچکاه به خاطر انجام این مهم از هیچ‌کس آفرین و مرحبا نگرفتم
و اینک معتقدم به این شعر پدرشوهر خدابیامرزم مه می‌گفت
زن کاریو مرد کاری
تا بگردد روزگاری
تو خود حدیث مفصل بخوان ازین مجمل

لیلا
27 فروردین 1402 12:35 ق.ظ
عالی و بینظیر.وقتی رهبر آفرین میگه ما چی بگیم.دشمن از لچک و چادر ما نمیترسه از هویت زن ایرانی .اصیل.و مرد پرور بودنش میترسه.

الف حاجی زاده
26 فروردین 1402 10:30 ق.ظ
سلام.عالی بودید.ازخودتحقیری درشعرتون خبری نیست.
سرمون بالاست که خانه داریم ومسئولیت بزرگ مادری وپرورش انسان وانسانیت باماست

الف حاجی زاده
26 فروردین 1402 10:29 ق.ظ
سلام.عالی بودید.ازخودتحقیری درشعرتون خبری نیست.
سرمون بالاست که خانه داریم ومسئولیت بزرگ مادری وپرورش انسان وانسانیت باماست

ناشناس
25 فروردین 1402 02:33 ب.ظ
چقدر شعر حقیرانه ای بود

بهاره
25 فروردین 1402 07:26 ق.ظ
موضوع زیبا، نگاه عمیق، فهم عالی از شیرینی های زندگی، احسنت به شما

فاطمه
22 فروردین 1402 11:17 ب.ظ
چقدر قشنگ و پرمعنا

پر سکون


حس همذات پنداری دارم.

محدثه بصیر
22 فروردین 1402 07:28 ب.ظ
خیلی زیبا بود
خیلی عالی
آفرین که آفرین رهبرو گرفتین

ساجده
22 فروردین 1402 08:09 ق.ظ
سلام. در هیاهوی این روزها بسیار زیباو پرمعنا است