گواه عجز ما انگشت‌های بر دهان مانده‌ست 

شاعر: حسین عباسپور

۲۳ فروردین ۱۴۰۲ | ۶۲۱ | ۰

لهیب ذولفقارت بر تن گردن‌کشان مانده‌ست 
طنین خطبه‌هایت در گلوگاه زمان مانده‌ست

یداللّهی و گشته دست عقل از وصف تو کوتاه
گواه عجز ما انگشت‌های بر دهان مانده‌ست 

«سلونی» گفتی و با ریشخندی جهل پاسخ داد
تو را که ردّپایت ماورای آسمان مانده‌ست

مزیّن شد اذانم با تمسّک بر ولای تو
شهادت می‌دهم از برکت نامت اذان مانده‌ست

شب تنهایی کوفه چه بر روز دلت آورد؟
که بغضی استخوانی در گلویت هم‌چنان مانده‌ست 
::
یقین دارم که نزدیک است رستاخیز عشّاقت
همانا فصل شورانگیزی از این داستان مانده‌ست
 

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 4.6 با 5 رای


نظرات

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.