حاج قاسمیم ما، ای یهود داعشی!

شاعر: عباس همتی

29 مهر 1402 | 272 | 0

باز توأمان شدند، اشک و شعر جوششی
پس چرا نشسته‌اید، شاعران ارزشی؟

تا کجا فقط نگاه؟ تا کجا فقط سکوت؟
پس چه شد دو بیت شعر؟ پس کجاست کوششی؟

بین نیل تا فرات، جاری است العطش
غیر‌ قطره اشک نیست، احتمال بارشی

لا حقوق نا بشر، سازمان بی ملل
حرف‌های واهی‌اند، بازی نمایشی

بین قلبتان و عشق، حائلی کشیده‌اید
از شما ندیده است، غنچه‌ای نوازشی

ما هلال احمریم، درد ما صلیب سرخ
بین سرخ و سرخ هست، اختلاف فاحشی

بمب‌های فسفری، آمدند بازدید
بمب‌های خوشه‌ای، آمدند سرکشی

دکتر تو گفته است: دارویت شهادت است
تا که نوبتت شود، در صف پذیرشی

بمب از آسمان رسید، بمب ناگهان رسید
بمب، وقت آن رسید... غرق تیر و ترکشی

زیر سقف ریخته، گل‌حماسه ریشه زد
ریزشی که می‌شود، ابتدای رویشی

فرع و اصلتان شهید، هفت نسلتان شهید
در کدام طایفه‌ست، اینچنین درخششی؟
::
آی قلدران دهر! ما همه قلندریم
یک به یک بسیجی و، دانه دانه ارتشی

قدس بی سپاه نیست، پس سپاه قدس چیست؟
حاج قاسمیم ما، ای یهود داعشی!

فتح، با شهید ماست، جمعه، صبح عید ماست
ندبه، هم نوید ماست، می‌رسد گشایشی
 

عباس همتی

  • متولد:
  • محل تولد:
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 5 با 1 رای


نظرات

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.