صبوری کن بهارانی که می گفتند در راه است  

شاعر: حسن زرنقی

30 مهر 1402 | 307 | 3

مسلمان سوخت از این داغ سنگین، نامسلمان هم 
مگر جور و جنایت می کند اینگونه، انسان هم؟!

دوباره شمر راه آب را بر خیمه ها بسته ست
نمی بارد چرا بر غنچه های تشنه باران هم؟!

ببین کودک کشی ها را در این میدان و باور کن
که هرگز دین ندارند این یزیدی ها و وجدان هم

بگو دلگرم باشد آنکه می لرزد دلش گاهی 
سیاست همچنان در اختیار ماست میدان هم 

بگو این روزها ناگاه چون طوفان الاقصی  
پریشان می کنیم این جمع شیطان را پشیمان هم 
 
شکوفه می دهد همپای باغات فلسطینی
دوباره باغ زیتون در بلندی های جولان هم 

رهایی تو را ای قدس بی تاب اند و می خواهند  
بیایند و برایت جان دهند از نو شهیدان هم 

تو تنها نیستی ای قلب مجروح زمین! با تو.... 
دلش خون است جمهوری اسلامی ایران هم
 
صبوری کن بهارانی که می گفتند در راه است  
به زودی می رود از کوچه باغت این زمستان هم
 

حسن زرنقی

  • متولد:
  • محل تولد:
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 5 با 4 رای


نظرات

س
15 آذر 1402 01:09 ب.ظ
عالی بود لذت بردیم

حبیب تقی پور
05 آذر 1402 04:11 ق.ظ
خدا وند پشت پناهت خیلی زیبا سرودی

محمدرضا
01 آبان 1402 12:08 ق.ظ
عالی و پرامید.