اشک هایم را ببین و آبرویم را مریز

شاعر: ندیم سرسوی

۰۷ فروردین ۱۴۰۳ | ۳۵۲ | ۰

آرزوی وصل یار از هجر بیزارم نکرد
آتشم من باد و آب و خاک گلزارم نکرد

آب حیوان نیز بر من هیچ تأثیری نداشت
خضر هم از خوب مرگ آلود بیدارم نکرد

سرخوشم از لذت تکرار ذکر یاحبیب
روح عیارم اسیر دام اغیارم نکرد

از صدای نبض من جز مژده ی دیدار تو
هیچ دارویی دوای درد بسیارم نکرد

روزه دار فرصت عشقم که غیر از یاد یار
هیچ کس در بزم خود دعوت به افطارم نکرد

دامن خورشید را آتش زدم با سوز دل
در زمین اما کسی یاد از دل زارم نکرد

اشک هایم را ببین و آبرویم را مریز
هیچ کس جز تو رها از رنج بسیارم نکرد

ندیم سرسوی

  • متولد:
  • محل تولد:
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 5 با 5 رای


نظرات

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.