دل را بهانه کردن و از جان گریختن
شاعر: میلاد عرفان پور
۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ |
۴۳۴ |
۰
دلا! ز معرکهٔ محنت و بلا مگریز
چو گردباد به هم پیچ و چون صبا مگریز
+رهبر معظم انقلاب
غزلی از میلاد عرفان پور در استقبال غزل تازه منتشر شده رهبر انقلاب
ما را مباد از دل طوفان گریختن
ننگ است از میانهی میدان گریختن
از خط خون بخوان که نبودهست رسم ما
از پاسخ ندای شهیدان، گریختن
جانا تو جان بخواه! که معنای زندگیست
دل را بهانه کردن و از «جان» گریختن
اسفند روی آتش عشقیم و روشن است
از این بلا نمیشود آسان گریختن
کم سو شدیم در قفس شهرها، خوشا
همچون ستارگان به بیابان گریختن
یاایهالعزیز! گوارای جان ماست
محض رضای دوست به زندان گریختن
با اشک شوق، میگذریم از میان نیل
فرعون مانده است و هراسان گریختن
ما در امان «انّ معی ربّیِ» توایم
از فتنهها خوش است به قرآن گریختن