خوشا وقت دیدار، باران بگیرد

شاعر: فائزه زرافشان

11 خرداد 1403 | 255 | 2
دل است و دریغا که سامان بگیرد
غم است و محال است پایان بگیرد

پریشان و گریان رسیدم که یک دم
سرم را ضریحت به دامان بگیرد

رسیدم که چشمان غم‌دیده‌ام را
تماشای این صحن و ایوان بگیرد

رسیدم که در بزم زائرترین‌ها
به آهی، دل مرده‌ام جان بگیرد

رسیده‌ست شاعر که دست تمنا
به دامان شاه خراسان بگیرد

خودت گفته بودی که حتی نمک را
گدا باید از دست سلطان بگیرد

به جز اشک، عاشق چه دارد بگوید؟
خوشا وقت دیدار، باران بگیرد

به غیر از غمت ، این غم پاک و روشن
بگو هر چه اندوه پایان بگیرد
 

فائزه زرافشان

  • متولد:
  • محل تولد:
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 5 با 3 رای


نظرات

سیدرحیم
20 خرداد 1403 10:46 ق.ظ
پنج ستاره دادم و ای کاش می شد یک کهکشان ستاره داد.
اما این کمترین معتقد است با اسم ( زائر ) نمی توان صفت ساخت. پس، "زائرترین" اشکال دستوری دارد. به جایش "زوار کویت" پیشنهاد می شود. با پوزش فراوان

سیدرحیم
20 خرداد 1403 10:44 ق.ظ
پنج ستاره دادم و ای کاش می شد یک کهکشان ستاره داد.
اما این کمترین معتقد است با اسم ( زائر ) نمی توان صفت ساخت. پس، "زائرترین" اشکال دستوری دارد. به جایش "زوار کویت" پیشنهاد می شود. با پوزش فراوان.