از سلوک المحسنینت نقطه ای افتاد
شاعر: امیرحسین هدایتی
۲۶ اسفند ۱۴۰۳ |
۱۹ |
۰
پیش دریای غمت غم های ما غم نیست
رودها هم سنگ حتی یک رگت هم نیست
هیچ اقیانوس بی تابی چنین آرام
هیچ کوهی هم به این اندازه محکم نیست
ای سر از منظومه ای دیگر درآورده
ثابت و سیار غیر از تو در عالم نیست
خنجر شب را کشاندی تا به خط الراس
هیچ کس مثل تو در خط مقدم نیست
ای سراپا آفتاب واهه ای شام
بر چه خاکی سفره ی مهرت فراهم نیست
نیست مثل چشم هایت در تلاطم رود
باد هم مانند موهای تو درهم نیست
از سلوک المحسنینت نقطه ای افتاد
نسخه ی کامل ولی بی نقطه هم کم نیست
بازتاب بوی تو یک نفحه و یک دشت
خاطرات خون تو یک روز و یک دم نیست
ای نشسته در دل و در سینه و در سر
نیست زخمی جز تو و غیر از تو مرهم نیست
نیست صیادی در این میقات جز یحیی
غیر از اسماعیل ماهیگیر زمزم نیست
کیستی در آسمان شام غیر از ماه
ماه این میدان به جز ماه محرم نیست
ای لباس کهنه ی تنهای ما ای زخم
بی سر آمد یار، بار اولش هم نیست