و الصبحِ إذا أسفرَ این رمز قیام است

شاعر: فائزه امجدیان

28 خرداد 1404 | 152 | 0

خشمیم که در چله‌ی هر تیر و کمانیم 
چشمیم که آن سوی افق را نگرانیم

آهیم که برخاسته‌ایم از دل مظلوم 
ماهیم، که در هر شب تاریک، نشانیم

دریا نسب ماست! بگویید به مرداب
او مرده و ما تا ابدالدهر روانیم!

ما وعده‌ی حقّیم، نخواهید نجنگیم!
ما راهی قدسیم، نخواهید بمانیم!

خواندیم شبی حَیِّ عَلیٰ خیر العمل را
ما مأذنه در مأذنه تفسیر اذانیم

هم تیزی شمشیر، هم آرامش تدبیر
پیریم و صبوریم، جسوریم و جوانیم

آنها همگی تازه رسیدند به دوران!
ماییم که هم‌قدمت تاریخ جهانیم!

دل‌نازکی غنچه و سرسختی صخره
ما جمع تضادیم، هم اینیم و هم آنیم 

آری! دل ما پر شده از صبر مذاب است
ما کوه دماوندِ به فکر فورانیم!

بغضیم و گره خورده به حلقوم حقیقت 
فریاد برون آمده از حلق زمانیم 

ما را که ضمیری‌ است پر از شوق شهادت
تهدید کن آری! که سراپا هیجانیم

و الصبحِ إذا أسفرَ این رمز قیام است
وقتش شده شب را سر جایش بنشانیم

فائزه امجدیان

  • متولد:
  • محل تولد:
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 5 با 1 رای


نظرات

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.