لبم آتش گرفت امروز وقتی آب نوشیدم

شاعر: رضا خورشیدی فرد

04 مرداد 1404 | 267 | 0


خدا می بیند و پشت و پناهِ مادری تشنه است
خدا امروز هم همچون خدایِ هاجری تشنه است

خدا می بیند و این درد ها را می دهد تسکین
به خون ما اگرچه تا قیامت لشکری تشنه ست

خدا می بیند و از ماجرای ما خبر دارد
خبر دارد که زیر آسمانش دختری تشنه است

خدا می بیند و جریان همان تکرار تاریخ است
برای دیدن یک لقمه نان،چشمِ تری تشنه است

خدا می بیند و موسی خبر دارد عطش اینجا
برای کشتن اطفال ما افسونگری تشنه است

خدا از باغبان بهتر خبر دارد در این صحرا
برای قطره ای باران گلِ نیلوفری تشنه است

ولی در این عطش هم سبزی گلدسته ها باقی است
برای گفتن الله اکبر، اکبری تشنه است

در آن سو لشکری از حرمله تیر و کمان در دست
در این سو کودکی بر روی دست مضطری تشنه است

عطش محشر به پا کرده است و کوثر خوب می داند
امیرالمومنین تنها پناه محشری تشنه است
.
لبم آتش گرفت امروز وقتی آب نوشیدم
زمین شد کربلا و روضه ام از حنجری تشنه است

رضا خورشیدی فرد

  • متولد:
  • محل تولد:
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: با 0 رای


نظرات

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.