«بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»

شاعر: امید مهدی نژاد

08 مرداد 1391 | 2605 | 2
در سرم پیچیده باری های و هوی کربلا
می روم وادی به وادی رو به سوی کربلا

می روم افتان و خیزان، از دل بن بست ها
جاده ای پیدا کنم تا جست و جوی کربلا

تشنگی می بارد از ابر سترون، می روم
تا بنوشم جرعه آبی از سبوی کربلا

ترسم این بیراهه ها با خویش مشغولم کنند
«بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»

من نمی دانم کی ام یا از کجایم، هر چه هست
آبرو می آورم از خاک کوی کربلا

مانده در گوشم صدای پای «هل من ناصر»ی
خواهم اکنون تا شوم لبیک گوی کربلا

بغض تاریخم، نباید در خودم ویران شوم
باید آوازی بخوانم با گلوی کربلا

در سرم شوری دگر برپاست، شمشیرم کجاست؟
«بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا»
 
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 4.5 با 6 رای


نظرات

نوحه متن رفتن کربلا آرزویم
22 مرداد 1400 02:52 ق.ظ
رفتن کربلا آرزویم

حنانه
17 آذر 1399 12:16 ب.ظ
عالی بود