بی گناهی،گناه مولا بود!

شاعر: ابوالقاسم حسینجانی

12 مرداد 1391 | 753 | 0
آسمان، سرپناهِ مولا بود
و زمین کارگاهِ مولا بود

عاشقی، پا به پای او می رفت
چشم نرگس، نگاه مولا بود

هر چه می کرد دلبری می کرد
مهربانی، سپاهِ مولا بود

عدل و آزادگی، که گُم می شد
چشم مردم، به راهِ مولا بود

روز، هر چیز داشت؛ از او داشت
و شبان، شاهراهِ مولا بود

روز و شب را، به کار وا می داشت؛
این سپید و سیاهِ مولا بود!

آب از الغدیر بر می داشت
مَشربی که گواهِ مولا بود

کوفه هر چند هم که بد می کرد
باز هم در پناه مولا بود

پدر خاک بود و خاکی بود
بی گناهی،
گناه مولا بود!
 

ابوالقاسم حسینجانی

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: با 0 رای


نظرات

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.