رباعی گفتی و تقدیم سلطان غزل كردی

شاعر: محسن رضوانی

۱۵ مرداد ۱۳۹۱ | ۲۵۹۸ | ۱

رباعی گفتی و تقدیم سلطان غزل كردی
معمای ادب را با همین ابیات حل كردی

رباعی گفتی و مصراعی از آن را تو ای بانو
میان اهل عالم در وفا ضرب‌المثل كردی

فرستادی به قربانگاه اسماعیل‌هایت را
همان كاری كه هاجر وعده كرد و تو عمل كردی

كشیدی با سرانگشتت به خاك مُرده، خطی چند
تمام شهر یثرب را به خاك طف بدل كردی

خودش را در كنار مادرش حس كرد تسکین شد
خدا را شكر بودی زینب خود را بغل كردی

چه شیری داده‌ای شیران خود را كه شهادت را
درون كامشان شیرین‌تر از شهد و عسل كردی
***
رباعی تو بانو! گرچه تقطیع هجایی شد
به تیغ اشك خود، اعرابشان را بی‌محل كردی

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 5 با 1 رای


نظرات

محسن کاویانی
۲۹ آبان ۱۳۹۱ ۰۴:۳۷ ب.ظ
با چهارپاره ای نذر ماه بنی هاشم به استقبال

محرم رفتم امیدوارم به بزرگواری خود ببخشند

خوشحال میشم از نظرتون