بشکنش خدای من شهر دیگری بساز

شاعر: عباس احمدی

۰۲ آبان ۱۳۹۱ | ۲۶۸۳ | ۰
خواب مرگ دیده اند چشم های نیمه باز
کوچه های بی وضو خانه های بی نماز

شهر؛ شهر نانجیب، شهر؛ شهرِ بی مرام
شهر ناز خار و خس، شهر دفن سروناز

نقش آسمان عسس، معنی زمین قفس
عشق شکلی از هوس با کنایه و مجاز

عشق و عاشقی حرام خون عاشقان حلال
صحبت از سپیده جرم، جارِ اسم شب مجاز

بر زبان نرفته جز مویه های زیر لب
بیت های در خفا، شعرهای بی جواز

شعرها کپک زده، شاعران فلک زده
زخم ها شتک زده زیر سایه کزاز

داغ؛ مزد درد دل، دفنِ عشق؛ دم به دم
تازیانه مو به مو، درد سیر تا پیاز

دارد این زمان ولی، دل سرِ سحر شدن
بغض ها سر شکست رشته ها سر دراز

شهر من بتی بزرگ غرق سایه و عفن
بشکنش خدای من شهر دیگری بساز

عباس احمدی

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 4.5 با 4 رای


نظرات

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.