بهار تازه! بگو سقف عشق کوتاه است

شاعر: مژگان عباسلو

03 آبان 1391 | 4226 | 0
پری نبوده ام از قصّه ها مرا ببرند
پرنده نیستم از گوشه ی قفس بخرند

زنم، حقیقت تلخی پر از پریشانی
پر از زنان پشیمان که تلخ و در به درند

چرا به شاخه ی خشک تو تکیه می دادم؟
به دست هات که امروز دسته ی تبرند

بگو به چلچله های چکیده بر بامت
زنانِ کوچک من از شما پرنده ترند

بهار، فصل پرنده است، فصل زن بودن
زنانِ کوچک من گرچه سر بریده پرند

در ارتفاع کم عشق تو نمی مانند
از آشیانه ی بی تکیه گاه می گذرند

به خواهران غریبم که هر کجای زمین
اسیر تلخی این روزگار بی پدرند

بهار تازه! بگو سقف عشق کوتاه است
بلندتر بنشینند، دورتر بپرند

مژگان عباسلو

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 3.2 با 5 رای


نظرات

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.