با سلام و عرض احترام آه حضرت رضا سلام

شاعر: عباس سودایی

16 خرداد 1401 | 3881 | 2

با سلام و عرض احترام
آه حضرت رضا سلام

آفتاب گرم بی دریغ!
ماه کوچه های بامرام!

روستایی ام مرا ببخش
می زنم صدا تو را به نام

تربت تو مسجد النبی!
دیدن تو مسجد الحرام!

هم تویی زمین کربلا
هم تویی خرابه های شام

روزگارتان چگونه است؟
باد روزگارتان به کام

خنده ی سپیدتان شروع
گریه ی کبودتان تمام

حال من؟ گرفته و بد است
مثل میوه ای همیشه خام

گریه کرده ای بدون اشک؟
خوانده ای قصیده بی کلام؟

دست و پنجه نرم کرده ای
پا به پای زخم و التیام؟

قطره قطره شعر گفته ای
با ستاره های پشت بام؟

بیت های گرچه تند و تیز
با خلوص دارد این پیام:

لااقل سری به من بزن
این من شکسته سر مدام

راستی به جز برادر و
مادر و عمو و عمه هام

هم اتاقی ام رسانده است
گرم خدمت شما سلام

دست بوس تا ابد منم
لطف آن جناب مستدام

دوستدار حضرت شما
شاعری غریب والسلام...

نامه را کبوتری گرفت
رو به سوی گنبد امام

عباس سودایی

  • متولد:
  • محل تولد: کاشان
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 4.44 با 16 رای


نظرات

تکتم حسینی
11 مهر 1391 11:02 ق.ظ
روان و دلنشین ...

زهرا بشری موحد
09 مهر 1391 11:04 ق.ظ
عالی عالی ....